چرا یادگیری پرایس اکشن برای موفقیت در بورس حیاتی است؟
پرایس اکشن
حضور در بازارهای مالی، تصمیمی دشوار و پرریسک بوده که ممکن است خطر از دست دادن سرمایه را به همراه داشته باشد. بیش از هزار سهم مختلف در بورس و سایر بازارهای مالی ارائه شده که طبیعتا نمیتوان رزومه و عملکرد تک تک آنها را با دقت بالایی ارزیابی نمود. اگر امکان چنین تحلیلی وجود داشت، قطعا تحلیل فاندامنتال یا همان بنیادین، بهترین انتخاب برای ورود به بازارهای مالی بود. اما متاسفانه اکثر سرمایهگذاران امکان یادگیری تحلیل فاندامنتال را نداشته و علاوه بر آن، عملا تحلیل کردن سهام و داراییهای موجود برای فردی که به صورت مستقل قصد ورود به بازار را دارد، غیر ممکن است. بنابراین، روشهای دیگر تحلیل داراییها همانند پرایس اکشن یا تحلیل تکنیکال، بسیار کاربردیتر بوده و نقش مهمتری را در زندگی اقتصادی فرد، اجرا میکنند.
چرا پرایس اکشن؟
پرایس اکشن، دانشی بر اساس تجربه افراد از زندگی واقعی است. در این روش تحلیلی، به جای بررسی اساس یک شرکت و شناخت نقاط قوت و ضعف آن در مقابل رقبا، نمودار تغییر قیمت دارایی یا همان سهام شرکت مورد توجه قرار خواهد گرفت. چه فرد این دارایی را تحلیل بنیادین بکند چه نکند، در حال حاضر خریداران و فروشندگانی در بازار آماده شدهاند تا آن را معامله کرده و احتمالا از معامله آن، سود کسب نمایند. بنابراین، میتوان به نوعی باور داشت که قوت و ضعف آن شرکت یا دارایی، به صورت عملی در نوسانات قیمتی آن نمایش داده شده است.
هر زمان که قیمت دارایی در حال افزایش است، میتوان متوجه شد که خریداران بیشتری نسبت به فروشندگان وجود دارند. در اصطلاح سرمایهگذاری، به خریداران گاو و به فروشندگان خرس گفته میشود. این اصطلاح صرف اشاره به تقابل دو حیوان تنومند خرس و گاو داشته و معنای کنایهای ندارد. گاوها کسانی هستند که باور دارند قیمت دارایی در حال افزایش بوده و اقدام به خرید میکنند، در نقطه مقابل، خرسها کسانی هستند که باور دارند قیمت دارایی در حال کاهش است، بنابراین، اقدام به فروش میکنند. تقابل همیشگی خرسها و گاوها، روند تغییرات قیمتی را کلید زده و هر زمان که یکی از این دو گروه شکست بخورند، روند جدیدی آغاز خواهد شد.
اساس پرایس اکشن، دقت به روند تغییر قدرت خرسها و گاوها است. Price Action بر اساس سالها تجربه متوجه شده است که هنگامیکه یک شکل یا اصطلاحا الگوی خاصی در نمودار ایجاد میشود، رقابت میان گاوها و خرسها به یک نقطه مشخص رسیده و احتمالا پس از آن، روند قیمت به یک سمت و سوی مشخص خواهد رفت. برای مثال، افرادی که قیمت دلار را دنبال میکنند، متوجه شدهاند که هر زمان قیمت دلار به اندازهی غیر متعارفی بالا برود، بانک مرکزی دست به کار شده و با توزیع دلار، قیمت را متعادل خواهد کرد. بنابراین، سادهترین الگوی پرایس اکشن در بازار دلار، ایجاد شدن یک افزایش قیمت سریع در قیمت دلار بوده که نتیجتا با کاهش سریع دلار (به دلیل حمایت بانک مرکزی) همراه خواهد بود.
الگوها در پرایس اکشن
در متد پرایس اکشن، باور بر این است که تحلیل خود چارت قیمتی بدون استفاده از اندیکاتورها و صرفا بر مبنای الگوهای شناخته شده، امکان کسب سود و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله را به معاملهگر خواهد داد. با این حال، کمتر معاملهگری وجود دارد که تنها با تکیه برا پرایس اکشن و بدون استفاده از اندیکاتورها وارد معامله شود. الگوها، مهمترین بخش در پرایس اکشن هستند. این الگوها میتوانند در هر تایم فریمی نمایان شوند. علاوه بر آن، الگوها میتوانند بر پایهی یک کندل، دو کندل، سه کندل و … باشند. طبیعتا هر چقدر که تعداد کندلها در الگو بیشتر باشد و همچنین هرچقدر تایم فریم بالاتر باشد، دقت و صحت سیگنال صادر شده از الگوها بالاتر است.
مهمترین الگوها در پرایس اکشن
تعداد الگوهای شناخته شده که دقت بالایی نیز دارند، کم نیست. اما چند الگو در میان سرمایه گذاران و تحلیل گران، نقش مهمتری داشته که در اینجا قصد داریم چند مورد از آنها را معرفی کنیم. در این مقاله، الگوی اینساید بار و پین بار(الگوی چکش)، الگوی سر و شانه و الگوی پروانه را به کمک مقالات وبسایت آی آر بروکرز بررسی خواهیم کرد.
الگوی اینساید بار
الگوهای خانواده اینساید بار از دو کندل تشکیل شدهاند که کندل دوم، از حد بالایی و پایینی کندل اول (که به آن کندل مادر گفته میشود)، فراتر نخواهد رفت. فارغ از رنگ (یا توپر / تو خالی بودن کندلها)، هر زمان که الگوی اینساید بار شکل بگیرد، احتمالا بازار در حال تغییر روند است. از همین جهت، از الگوی اینسایدبار به عنوان یک سیگنال معکوس استفاده میشود. پیش از توضیح بیشتر، ابتدا به تصویر زیر دقت نمایید:
برای اینکه بفهمید چرا این الگو میتواند بیانگر شکست روند باشد، باید مجددا به مفهوم عرضه و تقاضا رجوع کنیم. کندلهای فوق نشان میدهند که خرسها و گاوهای بازار پس از زورآزمایی به یک نقطه تعادل رسیدهاند و پس از آن، احتمالا پیروز نهایی عرضه و تقاضا مشخص خواهد شد. بنابراین، پس از اینکه کندل داخلی در حد بالا و پایین کندل قبلی قرار بگیرد، باید منتظر این بود که بالاخره قیمتها از یک سمت شکسته شده و روند تغییر یابد. از جمله الگوهای اینسایدبار میتوان به الگوی مثلثی اشاره کرد. در الگوی مثلثی نیز هر کندل، در دل کندل قبلی قرار گرفته و این کار تا جایی ادامه پیدا میکند تا بالاخره روند جدیدی آغاز شود.
الگوی پین بار
الگوهای پین بار از مدل تک کندل بوده و به برای معاملات کوتاه مدت مناسب هستند. برای مثال، در استراتژی اسکالپینگ، استفاده از این سبک الگوها بسیار رایج است. پیش از توضیح بیشتر، ابتدا به تصویری از الگوی پین بار دقت نمایید:
هر کدام از کندلهای فوق، یک الگوی پین بار است. همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، در این الگو، کندل یک بدنه کوچک (چه تو پر و چه تو خالی) داشته و سایه یا دم در یک سمت آن بسیار بلندتر از سایه در طرف دیگر کندل و حتی بدنه کندل است. برای تفسیر بهتر، اولین الگو در تصویر فوق (اولین کندل از راست) را مشاهده کنید. این کندل بیان میکند که پس از ورود به تایم فریم مد نظر، در ابتدا خرسها با فروش دارایی، قیمت آن را کاهش دادند، اما پس از آن، گاوها وارد معامله شده و با خرید دارایی، قیمت آن را افزایش دهده و در مرحله آخر، قیمت نهایی در این تایم فریم، در نقطهای بالاتر از نقطهی باز شدن، بسته شد.
از مهمترین الگوها در خانواده پین بار باید به الگوی مهم چکش یا بهتر بگوییم، کندل چکش اشاره کرد. هنگامیکه روند بازار نزولی باشد (برتری در تایم فریمهای بالاتر با خرسها باشد)، و یک کندل چکش پدیدار شود، به منزله بازگشت گاوها به معاملات بوده و میتوان انتظار داشت که روند از نزولی به صعود تغییر یابد. چرا که قیمت به حدی رسیده که خریداران منتظر آن بودند و از اینجا به بعد، خریداران شروع به خرید دارایی خواهند کرد. ویژگیهای الگوی چکش به شرح زیر است:
- شکل گیری در روند نزولی (در تایم فریمهای بالاتر)
- دارای سایهی بلند در زیر بدنه اصلی کندل
- سایهی بسیار کوتاه (یا حتی بدون سایه) در بالای کندل
- ارتفاع سایهی پایین چند برابر بدنه کندل
- رنگ کندل (تو پر یا تو خالی بودن) مهم نیست
بعد از شکل گیری کندل چکش، میتوان انتظار داشت که گاوها با ادامه دادن به خرید خود، روند نزولی را شکسته و آغازی برای شروع روند صعودی باشد. اما دقت داشته باشید که ورود به معامله یا بستن معاملات صرفا با تکیه بر یک الگو، ریسک بالایی داشته و توصیه میشود که حتما از چند الگو و اندیکاتور برای مطمئن شدن از صحت تصمیمات استفاده شود.
الگوی سر و شانه
همانطور که در وبسایت آی آر بروکرز توضیح داده شده است، از الگوی سر و شانه در تایم فریمهای نسبتا بالا میتوان استفاده کرد. هنگامیکه قیمت دارایی تا یک حد مشخصی افزایش یابد، سپس کاهش یافته و مجددا افزایش یابد که این افزایش بیشتر از بیشینهی قله قبلی باشد و سپس قلهای مشابه با قله اول تشکیل گردد (سه قله که قله وسط از همه بلندتر است)، الگوی سر و شانه تشکیل شده است. این الگو در روند صعودی شکل گرفته و تفسیر آن بسیار ساده است.
گاوها سه مرتبه برای افزایش قیمت تلاش کردند، اما تلاش سوم ضعیفتر از تلاش دوم بود و به همین جهت، تعداد گاوها کمتر شده و حال نوبت به خرسها است تا با غلبه بر اندک گاوهای باقیمانده، قیمت دارایی را کاهش دهند. به همین جهت نیز هنگامیکه الگوی سر و شانه شکل بگیرد، انتظار میرود که قیمت به شدت کاهش یابد. از این رو، الگوی سر و شانه یک الگوی برگشتی است.
الگوی پروانه
الگوی پروانه از پنج نقطه و چهار خط تشکیل شده است. برای دیدن تصاویر این الگو، به وبسایت irbrokers.com مراجعه نمایید. همانند الگوی سر و شانه، این الگو نیز از یک کاهش (از نقطه X به A)، سپس افزایش (از A به نقطه B)، سپس کاهش (از نقطه B به نقطه C) و نهایتا افزایش (از نقطه C به نقطه D) تشکیل شده است. اگر نقطه D بالاتر از نقطه B و نقطه B نیز بالاتر از نقطه X باشد و طول خط AB با خط CD برابر باشد، الگوی پروانه شکل گرفته که سیگنال تایید روند است.